به گزارش روشنای راه؛ چوب خط روزها پر میشود و هر لحظه به انتخابات ۱۴۰۲ نزدیک میشویم؛ امروز بیست و چهارم بهمن ماه، جشن ۴۵ سالگی انقلاب را با افتخار و پرشور پشت سر گذاشتیم و هجمههای دشمن بیشتر شده است.
دشمنِ نگران تلاش خود را برای کاهش مشارکت مردمی در انتخابات و بیشتر کرده است، حالا اوج جنگ شناختی است، جنگ رسانهای که غربیها به راه انداختند و میخواهند دست مردم را از صندوقهای رأی کوتاه کنند.
پویش نه به صندوق رأی راه انداخته و می تازانند، به نظر میرسد باز هم نوبت به افسران جنگ نرم در داخل کشور رسیده است، رسانههایی که پای انقلاب ایستادهاند و زیر پرچم مقدس جمهوری اسلامی با دستی خالی به جنگ با دشمن رفتهاند، دست مثل هشت سال دفاع مقدس، رسانهها نه تجهیزات دارند و نه آموزش کافی دیدهاند.
اینجا البرز است
البرز یا همان ایران کوچک با قومیتهای بزرگ و کوچکی که در قلب خود همواره در بزنگاههای سیاسی – فرهنگی نقش پررنگی ایفا کرده است؛ اینجا البرز است و تعداد خبرنگاران و خبرنگار نماها قارچگونه رو به افزایش است، نه خبری از دستگاه متولی است نه صافی برای رد کردن دانه درشتها، اینجا البرز است.
گویی کسی خبر ندارد که نقش رسانهها در جنگ شناختی تا چه میزان میتواند مهم و اثرگذار باشد.اینجا البرز است، مدیران برای جمع کردن رزومه پُست گرفتند و به صندلیهای خود تکیه دادند، کمتر کسانی هستند که دغدغه شهر و دلسوز استان باشند، بلکه تنها برای نزدیک تر شدن به پایتخت و لقمههای بزرگتر آماده هستند.
شاید اگر برایتان بگویم اینجا اغلب شاکله رسانهها سربازان آقایان مسؤول هستند نه نماینده افکار عمومی و مطالبه گر معضلات مردمی گنده گویی نکرده باشم! مثلاً برای ساماندهی رسانهها از عضو شورای شهر تا مدیرکل ارشاد و معاونان استاندار صحبت میکنند اما زمان گرد نگیری که میرسد هیچیک قدم از قدم بر نمیدارد…
نشست خبری اجباری!
در نگاه اول به نظر میرسد شاید منافع شخص و حزبی در میان باشد اما جلوتر که میرویم متوجه کم سوادی آقایان در حوزه رسانه هستیم، تا جایی که بسیاری از مدیران ارشد استانی تفاوت فعالیت صفحات مجازی، روزنامهها و خبرگزاریها را نمیدانند!
تمام ریسمانها را به هم بافتیم تا به عملکرد اخیر آقایان مسؤول در استان البرز بپردازیم، در شرایطی که ضروری به نظر میرسید به واسطه نزدیکی انتخابات و نقش رسانهها در راستای ایجاد شور و نشاط اجتماعی و کشاندن مردم پای صندوق رأی، معاون سیاسی استاندار و دیگر مسؤولان ذیربط نشستی با رسانهها برگزار کنند
تا همفکری و تعامل با نمایندگان اذهان عمومی شکل بگیرد، طی اقدامی نابخردانه رسانهها که پیشتر به درستی آنان را سربازان آقایان مسؤول خطاب کردم، ملزم به حضور در یک نشست فرمایشی رسانهای شدند.
نشستی برای ارائه گزارش عملکرد آقایان و میرزا بنویسی رسانهها!البته که این مهم انتقاد بخش عمدهای از همکاران رسانهای را در پی داشت اما خبری از عذرخواهی و توجیه آقایان نبود.درست مثل زمانی که رسانهها برای پوشش خبری راهپیمایی باشکوه ۲۲ بهمن پُشت گونی مانده بودند! بله پشت گونی...
اداره کل ارشادکه خود را متولی رسانهها میداند در دقیقه نود ساعت کاری روز بیست و یکم بهمن ماه از طریق یکی از شبکههای فیلترشده مجازی از خبرنگاران درخواست کرده بود که ظرف یک ساعت و نیم باقی مانده زمان اداری خود را به اداره ارشاد برسانند تا معرفی نامه و کارت تردد برای حضور در راهپیمایی دریافت کنند!
اینکه چه تعداد از همکاران رسانهای مجال مراجعه به اداره کل ارشاد را داشتند به کنار اما همان قدر بگویم که حتی معرفی نامه ارشاد هم مجوز تردد رسانهها نبود و عکاسان و خبرنگاران مجبور بودند گزارش خود را از یک سوراخ گونی تهیه کنند.
اینجا البرز است، متأسفانه در استان سیاست زده البرز نه کسی ارزش رسانه را میداند و نه خبر از جنگ نرم دارند، اینجا همه سودای دیده شدن دارد، آرزوی رسیدن به پایتخت.
نویسنده: طیبه جواهری