۱۷ مرداد، روز خبرنگار، تنها یک تقویم رسمی نیست؛ یادآور مسئولیتی است که با جوهر قلم، با عرق پیشانی و با خون حقیقتجویانی چون شهید صارمی، مقدس شده است.
بیش از ۱۵ سال از نخستین هشدارهای جدی درباره پدیدهی گرد و غبار در استان خوزستان میگذرد؛ هشدارهایی که آن زمان، بیشتر در قالب گزارشهای میدانی، مصاحبههای کوتاه و اخبار محلی بازتاب یافتند اما هرگز به یک «مطالبه ملی» تبدیل نشدند.
قلم، تنها ابزاری نیست که مینویسد؛ قلم، گاهی فریاد است، گاهی سکوتی پر از معنا. اما در دستان خبرنگار، قلم، جان دارد؛ جانِ حقیقت، جانِ مردم، جانِ دردهایی که شنیده نمیشوند.
۱۲ روز گذشت؛ ۱۲ روزی که شاید در تقویم تنها چند برگ باشد، اما در جان این سرزمین، جایگاهی جاودانه یافت. روزهایی که ایران نه فقط در میدان نظامی، بلکه در قلبهای مردمش میجنگید؛ با امید، با صبوری، با ایستادگی.
۱۲ روز مقاومت، ۱۲ روز پایداری، ۱۲ روزی که در حافظه تاریخی ملت ایران ماندگار خواهد شد. نبردی که نه تنها صحنهای از درگیریهای نظامی بود، بلکه جلوهای از اتحاد، عزت و اراده یک ملت را به نمایش گذاشت. در پایان این روزهای پرآشوب، ما با صدایی رسا اعلام میکنیم: ایران پیروز شد.
دخترش همان شبی به دنیا آمد که پدرش به آسمان پر کشید. نه، این یک قصه نیست؛ یک حکایت واقعیست، روایت بغض و اشک، روایت تولد و پرواز...
در شرایط حساس کنونی، اطلاعرسانی دقیق، بهموقع و مسئولانه از اهمیت بالایی برخوردار است و رسانههای البرزی در این زمینه، با رعایت اصول حرفهای و اخلاقی، نقش مؤثر و سازندهای ایفا کردند. سرعت در انتشار اخبار موثق، تحلیلهای روشنگرانه و پرهیز از دامن زدن به شایعات، از جمله ویژگیهای بارز عملکرد شما عزیزان بود که جای تقدیر دارد.
حمله رژیم صهیونیستی به ساختمان شیشهای صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، فراتر از یک اقدام نظامی علیه یک سازهی فیزیکی یا یک مرکز اطلاعرسانی است.
در ایرانِ امروز، صدای مرگ دیگر غریبه نیست، هر روز، خبری از قتلهای خانوادگی، خودکشی نوجوانان و فجایع انسانی دیگر در رسانهها دیده میشود؛ خبرهایی که پیشتر تکاندهنده بودند، حالا آنقدر تکرار شدهاند که گاهی حتی در میان خیلِ خبرهای روزمره، گم میشوند.
۱۵ خرداد برای مردم ایران فقط یک روز نیست؛ یک خاطرهی زنده است، زخمی که هرگز کهنه نمیشود، فریادی که از سینهی تاریخ هنوز شنیده میشود. روزی که مردم کوچه و بازار، با دست خالی و قلبی پر از ایمان، به خیابانها آمدند تا بگویند: درد ما، درد اسلام است؛ رهبر ما، مرجع ماست.