به گزارش روشنای راه
پدیده آسیب اجتماعی از جمله مشکلات عمده بشری در قرن حاضر و گذشته بوده و میلیون ها انسان را درگیر خود نموده است که روند رشد آن رو به گسترش بوده و بر خلاف انتظار روشهای مداخله ای نیز تأثیر قابل ملاحظه ای در آن نداشته است.
آسيب يا كجروي اجتماعي به هر نوع عمل فردي يا جمعي اطلاق ميشود كه در چارچوب اصول اخلاقي و قواعد عمل جمعي عام رسمي يا غيررسمي جامعه محل فعاليت كنشگران قرار نميگيرد و در نتيجه با منع قانوني و يا قبح اخلاقي و اجتماعي روبرو ميگردد .
به همين دليل كجروان سعي دارند كجرويهاي خود را ازديد ناظران قانون، اخلاق عمومي و نظم اجتماعي پنهان كنند. زيرا در غير اين صورت با تعقيب قانوني، تكفير اخلاقي و طرد اجتماعي مواجهه ميشوند.
در تعریف آسیب اجتماعی میتوان گفت هر رفتاری که به طریقی با انتظارهای مشترک اعضا جامعه سازگاری ندارد و بیشتر افراد آن را نادرست و ناپسند می دانند یک نوع آسیب اجتماعی است.
همچنین هر نوع عمل فردی یا جمعی که در چارچوب اصول اخلاقی قرار نگیرد و یا منع قانونی و قبح اخلاقی داشته باشد به نوعی یا یک نوع آسیب اجتماعی تلقی شده یا ریشه و منشاء آسیب اجتماعی شناخته میشود.
آسيبهاي اجتماعي پديدههايي متنوع، نسبي و متغير هستند. پرخاشگري و جنايت، اعتياد و قاچاق موادمخدر، طلاق، جرائم مالي و اقتصادي و سرقت نمونههايي از آسيبهاي اجتماعي جامعه امروزي ايراناند كه كم و كيف آنها برحسب زمان و مكان (يعني حال نسبت به گذشته و درشهرها نسبت به روستاها) تغيير ميكنند.
بنابراين آنچه امروز در يك جامعة خاص، آسيب يا كجروي تلقي ميشود ممكن است فردا در همين جامعه و يا همين امروز ولي در جامعهاي ديگر به عنوان آسيب يا كجروي شناخته نشود.
آسيبهاي اجتماعي با وجود برخورداري از تنوع و نسبيت، پديدههايي واقعي و قانونمند هستند. جهل نسبت به آنها نافي آنهانيست. قانونمند بودن آسيبها كنترلپذيري آنها را ممكن ميسازد. بنابراين آسيبهاي اجتماعي قابل درمان و پيشگيرياند.
ميزان موفقيت هر كشور در پيشگيري از آسيبهاي اجتماعي معرف كارايي نظام اجتماعي غالب در آن جامعه است.خوشبختانه در ايران، اكثريت مردم نسبت به آسيبهاي اجتماعي عمده در كشور نظيرطلاق، اعتياد و قاچاق مواد مخدر، خشونت، بيبند و باري ودزدي آگاه بوده و از گسترش روز افزون آنها بيمناك هستند و اين امر وظايف دولت را در مقابله صحيح با آسيبهاي اجتماعي سنگينتر ميسازد.
برخي به غلط آسيبهاي اجتماعي را جزو پيامدهاي محتوم و غيرقابل اجتناب مدرنيته يا توسعه ميدانند. درست است كه هر تغييري عوارضي دارد و براي توسعه، هزينه پرداخت ميشود ولي اين بدان معني نيست كه هر نوع تغييري را توسعه بدانيم و براي آن هر نوع هزينهاي بپردازيم.
آسيبهاي اجتماعي كه به معني كژكاركردهاي واحدهاي جمعي يا كژكرداريهاي افراد است، نه تنها شاخص توسعه نيستند بلكه نشانههاي بحراناند. بنابراين هرچه ميزان آسيبهاي اجتماعي درجامعه بيشتر باشد شدت بحران هم بيشتر است.
باتوجه به اینکه آسیبهای اجتماعی پدیده های متغییر و نسبی هستند ممکن است برحسب زمان و مکان تغییر یابند. بهرحال از عمده ترین آسیبهای اجتماعی رایج در جامعه ما می توان به پرخاشگری، خودکشی، اعتیاد، قاچاق مواد مخدر، سرقت و جرایم مالی و روسپیگری و فرار دختران از خانه اشاره کرد. آنچه امروز در یک جامعه آسیب یا کجروی نامیده می شود، ممکن است در یک جامعه یا زمان دیگر به عنوان آسیب تلقی نگردد.
صاحب نظران در کاهش آسیب دو راه حل پیشنهاد میکنند:
-
کوتاه مدت: سطحی وسخت افزاری شامل جریمه، زندان و محرومیت که تجربه ثابت کرده اثرات آن مقطعی بوده و تاثیر مطلوبی در جامعه نداشته است.
-
بلند مدت: ریشه ای و نرم افزاری شامل فرهنگ سازی، درونی نمودن ارزش ها و هنجار ها، همچنین آموزش مهارتهای اجتماعی در سنین کودکی و نوجوانی
عوامل بسیاری دخیل در ایجاد آسیب ها در جامعه بوده اما بهرحال بهترین راه حل ها در پیشگیری از آسیب های اجتماعی استفاده از توان و ظرفیت مردم در چهارچوب قانون برای این امر مهم است.
افزایش سطح آگاهی های عمومی به هر طریق مقدور شامل برگزاری جلسات سخنرانی، نمایشگاهها، تهیه و نصب بنر، توزیع بروشور می تواند سهم بسزایی در کاهش آسیب ها داشته باشد. آنچه مسلم است هزینه پیشگیری قطعاً از هزینه های درمان کمتر و انجام آن انسانی تر و معقول تر است.