تنظیمات
تصویر
مشخصات خبر
اندازه فونت :
چاپ خبر
سرویس : یادداشت
خبرنگار :
کدخبر : 939
تاریخ : چهارشنبه، 07 مهر 1400 - 15:32
به مناسبت ارتحال علامه حسن زاده آملی رحمه الله علیه؛ در محضر استاد شعری از حضرت علامه گویا برای همین دوران است: من این دنیای فانی را نمیخواهم نمیخواهم/ من این لذات آنی را نمیخواهم نمیخواهم/ بجز محبوب یکتایم نمیدانم نمیدانم/ بجز آن یار جانی را نمیخواهم نمیخواهم/ بجز قران کتابی را نمی خوانم نمیخوانم/ بجز سبع المثانی را نیمخواهم نمیخواهم/ علی و ال پاکش را پذیرفتم پذیرفتم/ فلانی و فلانی را نمیخواهم نمیخواهم

به گزارش روشنای راه؛

از شاگردان علامه حسن حسن زاده آملی، سیدعلی رئیسی است که در علوم قرانی و عرفانی در محضر ایشان تلمذ کرده چنین میگوید:

بسم الله الرحمن الرحیم

یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی.

انسان از منظر قرآن و روایات وعرفان درحقیقت دو ولادت دارد:

۱- ولادت ملکی وظاهری

که اورا ازعالم ملکوت به جهان ملک وناسوت و از نشئه عقلی وعالم الستی به نشئه مادی و حیات عالم طبیعی می آورد.

 

۲- ولادت ملکوتی وباطنی

که انسان را ازعالم ملک وناسوت به عالم ملکوت وجبروت واز نشئه طبیعت به نشئه ورای طبیعت می آورد و چه خوش حضرت مولانا فرمود:
مرگ اگر مرد است گو نزد من آی
                                     تا درآغوشش بگیرم تنگ تنگ
من از او عمری ستانم جاودان.
                                     او ازمن دلقی ستاند رنگ رنگ

شکر ذات اقدس اله بجا میاورم که توفیق تلمذ در محضر حضرت علامه نصیبم کرد و در عبوم قرانی و عرفانی وفلسفی بیانات و بنانات بسیار مهمی داشتند ، و اجمال آن نکات در این چند خط تقدیم علاقمندان می شود:


قرآن و عرفان و فلسفه از هم جدایی ندارد

برخی، بر این گمان نادرست هستند که و اگر کسی قرآن را به عنوان مقتدا و امام خویش برگزید، باید به فلسفه و عرفان بی اعتنا باشد. یا اگر کسی فلسفه را به عنوان مرجع و حاکم انتخاب نمود، باید از قرآن و عرفان دست بکشد و یا اگر کسی به سوی عرفان میل کرد، باید از قرآن و فلسفه روی بگرداند. حال اگر از همین افراد پرسیده شود: آیا ممکن است قرآن کریم ، حاوی مطلبی مخالف با #عقل بوده باشد؟ همه معترفند که قرآن در هیچ مورد، حکمی بر خلاف حکم عقل ندارد،و فهم حقایقش را گاهی اضافه به دانشمندان فرمود، و گاهی به خردمندان، و گاهی به صاحبدلان و عرفا.

غرض اینکه هر کس حظ او در علوم اوفر و بهره وی از آنها بیشتر است، نصیب او از قرآن بیشتر است، که کتاب عقل و علم و فکر است، و حاشا که قرآن و عرفان و فلسفه از هم جدایی داشته باشند.