نرگس گلپروریراد، نویسنده، پژوهشگر حوزه عرفان و عضو هیأت علمی انتشارات نجم کبری:
پیام عرفان فراتر از جنسیت است و خطاب آن «انسان» است
نرگس گلپروریراد، نویسنده، پژوهشگر حوزه عرفان و عضو هیأت علمی انتشارات نجم کبری، در نشستی با اصحاب رسانه با تأکید بر انسانمحور بودن پیام عرفان اظهار کرد: پیام شیخ اشراق و اساساً پیام عرفانی، پیش از آنکه خطاب به زن یا مرد باشد، خطاب به «انسان» است و از همینرو، مقوله جنسیت در ساحت دریافت پیام، اساساً محو میشود.
به گزارش روشنای راه، گلپروری راد با اشاره به اینکه در سنتهای اصیل عرفانی، پیش از تحریفهای تاریخی، جنسیت جایگاهی تعیینکننده نداشته است، افزود: زمانی که پیام برای انسان صادر میشود، دیگر تفاوتی ندارد که دریافتکننده زن باشد یا مرد؛ آنچه اهمیت دارد ظرفیت وجودی، زمانه و جغرافیای مخاطب است. اما متأسفانه در روند تفسیر و تأویل متون دینی، نگاه جنسیتزده به تدریج بر این پیام انسانی تحمیل شده است.
نیایش زنان؛ تصویری تکاندهنده از حذف معنوی
گلپروریراد با اشاره به مقاله پژوهشی خود با عنوان «جایگاه نیایش زنان در ادیان ابراهیمی» گفت: در این پژوهش، نیایش زنان در یهودیت، مسیحیت و اسلام را بررسی کردم و نتیجه برای من بسیار تکاندهنده بود. در اغلب متون، نیایش زنان به سه خواسته محدود شده بود: باردار شدن، ازدواج کردن یا شکرگزاری پس از تولد فرزند. این محدودسازیِ معنوی، نشاندهنده حذف عمیق زن از ساحت آگاهی دینی است.
وی ادامه داد: پس از مطالعه کامل کتب آسمانی، به سراغ تفاسیر دینی رفتم تا چرایی کمرنگ شدن نقش زن را بررسی کنم. جالب آنکه خودِ دانشمندان یهودی اذعان میکنند که در کتیبههای باستانی، زنان حضوری بسیار پررنگ داشتهاند؛ از زنان پیامبر و شبان گرفته تا قاضی و داور. اما این حضور بهتدریج حذف شده و در تورات کنونی، تنها با یک زن قاضی مواجه میشویم.
این پژوهشگر عرفان با انتقاد جدی از روایتهای رسمی مسیحیت تصریح کرد: در مسیحیت، حذف زنان بهمراتب فاجعهبارتر است. در حالی که شواهد تاریخی و حتی بازنماییهای معاصر نشان میدهد زنان در کنار عیسی حضور داشتهاند و حتی برخی از آنان جزو حواریون بودهاند، اما در تاریخ رسمی کلیسا، نام و نقش آنها تقریباً بهطور کامل حذف شده است. این حذف، محصول نگاه مردسالارانه به تاریخ و دین است.
وی افزود: اگر نگاه مردسالارانه از تفسیر دین و عرفان حذف شود، حقیقت پیام آشکار میشود. حتی بسیاری از تعابیر تحقیرآمیز نسبت به زن در سخنان برخی عرفا، محصول همین نگاه تحمیلی است، نه ذات پیام عرفانی.
بحران پرسشگری؛ چرا جوانان از دین فاصله گرفتهاند؟
این نویسنده با اشاره به تجربه زیسته خود گفت: من در خانوادهای مذهبی بزرگ شدم، اما از نوجوانی پرسشهای جدی دینی داشتم. متأسفانه پاسخهایی که دریافت میکردم، اغلب به برچسبهایی مانند «کفرآمیز» یا «شرکآلود» ختم میشد. همین خفه شدن صدای پرسش، یکی از مهمترین دلایل فاصله گرفتن نسل جوان از دین است.
وی تأکید کرد: مسئله اصلی این است که کسی دغدغه انسان معاصر را بدون قضاوت بشناسد و بداند هر پرسش از چه زاویهای قابل پاسخگویی است. جوان امروز نیازمند گفتوگوی عقلانی است، نه سرکوب فکری.
وی درباره کتاب جدید خود که بهزودی رونمایی میشود، گفت: پرسش اصلی من این بود که فلسفه اشراق و اندیشه سهروردی چه نسبتی با زندگی انسان معاصر دارد. نتیجه پژوهش برای خودم شگفتانگیز بود. سهروردی نخستین گام سلوک را «آموختن فلسفه» میداند و تأکید میکند بدون عقلانیت و تفکر درست، ورود به مراحل بعدی سلوک ممکن نیست.
وی افزود: سهروردی حتی در رسالههای رمزی خود، نخستین دشمن انسان را نه نفس و شیطان، بلکه «ذهن تربیتنشده» معرفی میکند. از نظر او، انسان پیش از هر چیز علیه خود قیام میکند و راه را اشتباه میرود؛ اما اگر مراتب درست طی شود، ریاضت و سلوک معنوی در جای صحیح خود قرار میگیرد.
مطالعات تطبیقی؛ تنها راه گفتوگو با نسل جوان
گلپروریراد در پایان تأکید کرد: برای آشنا کردن نسل جوان با فلسفه و عرفان، هیچ راهی جز مطالعات تطبیقی وجود ندارد. جوان امروز مقایسه میکند و وقتی تطبیق تاریخی و اجتماعی انجام شود، بسیاری از سوءتفاهمها برطرف میشود. ما باید نشان دهیم که هر اندیشهای، محصول زمان و زمینه خاص خود است و تنها از این مسیر میتوان به فهمی عمیق، انسانی و پایدار از دین و عرفان رسید.