به گزارش روشنای راه، دیگر نیازی به لشکرکشی نیست. هالیوود، نتفلیکس، شبکههای اجتماعی، بازیهای رایانهای، تبلیغات سبک زندگی غربی، همه ابزارهای مدرن «جنگ نرم» هستند. این جنگ خاموش، باورها، ارزشها، پوشش، سبک زندگی، نهاد خانواده و حتی زبان و تفکر را هدف گرفته است. فرهنگ غربی از طریق محتوای رسانهای جذاب اما اغلب بیریشه و ناسازگار با فرهنگهای اصیل، آرامآرام مرزهای فکری و ارزشی ملتها را در مینوردد.
نقش رسانه داخلی؛ سد مستحکم یا روزنه نفوذ؟
رسانههای بومی، بهویژه رسانههای ملی، مسئول حفظ هویت فرهنگی جامعه هستند. اما این مأموریت چند وجه دارد:
تولید محتوای جذاب با هویت بومی: نمیتوان با محتوای ضعیف و کهنه در برابر محصولات پرزرقوبرق غربی ایستاد. رسانه داخلی باید محتوایی تولید کند که هم سرگرمکننده باشد و هم ریشه در فرهنگ اسلامی-ایرانی داشته باشد.
تبیین و تحلیل انتقادی سبک زندگی غربی: رسانهها نباید تنها مصرفکننده و بازنشرکننده مظاهر غربی باشند. آنها باید سبک زندگی غربی را به چالش بکشند، آسیبهای آن را شفاف بیان کنند و آگاهیبخشی کنند.
تقویت سواد رسانهای مردم: مخاطب آگاه، مهمترین سلاح در برابر نفوذ فرهنگی است. رسانهها باید مردم را با مفاهیم جنگ نرم، ترفندهای رسانهای، الگوسازی مصنوعی و فرهنگسازی غیرمستقیم آشنا کنند.
الگوسازی بومی و اسلامی: به جای نمایش بیوقفه از سلبریتیهای غربی یا نسخههای بومیشده آنها، باید چهرههای علمی، فرهنگی، اخلاقی و مردمی ایران اسلامی بهعنوان الگوهای واقعی معرفی شوند.
در این میدان پیچیده، رسانههای داخلی با چالشهایی چون ضعف بودجه، کمتوجهی به جذابیتهای بصری، محدودیت در دسترسی به فناوری روز و گاه خودسانسوری روبهرو هستند. در عین حال، فرصتهای زیادی نیز وجود دارد: گسترش رسانههای نوین، ظهور نسل خلاق در تولید محتوا، توجه به پویانمایی و داستانگویی بومی، و افزایش عطش مردم برای محتوای هویتدار.
رسانه در برابر نفوذ فرهنگی غرب، تنها یک ابزار نیست؛ یک جبهه است. جبههای که در آن، اگر رسانه داخلی فعالانه، هوشمندانه و هنرمندانه عمل نکند، بهجای مرزبان فرهنگ، تبدیل به مجرای نفوذ دشمن خواهد شد. حفظ هویت فرهنگی، تنها با شعار ممکن نیست؛ باید در میدان رسانه، با ابزارهای مدرن، محتوای اصیل و انگیزه انقلابی، حضور مؤثر و خلاقانه داشت.
نویسنده: محمود عزیزی